خلاصه کتاب روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم | رضا حیرانی
خلاصه کتاب روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم ( نویسنده رضا حیرانی )
«روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم» اثر برجسته رضا حیرانی، کاوشی عمیق در ابعاد فردی و جمعی فراموشی است که از طریق روایتی سیال و ساختاری نوآورانه، تنهایی انسان شهری و پیوند او با تاریخ و اسطوره را به تصویر می کشد. این کتاب فراتر از یک مجموعه شعر، تجربه ای ادبی است که خواننده را با لایه های پنهان حافظه و هویت ایرانی آشنا می سازد.

در میان آثار ادبی معاصر ایران، کمتر کتابی یافت می شود که همچون «روایت فراموشی» بتواند با جسارت و خلاقیت خود، مرزهای معمول شعر را درنوردد و خواننده را به سفری پرمخاطره در هزارتوهای ذهن و تاریخ ببرد. رضا حیرانی، شاعر نام آشنای امروز، با این اثر نه تنها دغدغه های شخصی خود را به اشتراک می گذارد، بلکه آینه ای تمام نما از احوال انسان معاصر در بستر شهر تهران و تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین به دست می دهد. این مقاله با هدف ارائه خلاصه ای جامع و تحلیلی، خواننده را با جوهره اصلی این شعر بلند و چندوجهی آشنا می سازد تا لایه های پنهان و آشکار آن برای علاقه مندان به شعر سپید و پژوهشگران ادبی روشن شود و دریچه ای به درک عمیق تر از این شاهکار ادبی بگشاید.
درباره «روایت فراموشی»: یک شعر بلند، روایت های متکثر
«روایت فراموشی» اثری است که از فرم و محتوای متداول فاصله گرفته و مسیری نو در شعر معاصر فارسی پیش روی مخاطب می گذارد. این کتاب نه تنها یک روایت، بلکه مجموعه ای از روایت های درهم تنیده است که در قالب یک شعر بلند و با ساختاری اپیزودیک، ذهن و روح خواننده را به چالش می کشد.
شناسه کلی اثر
کتاب «روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم» نوشته < ب >رضا حیرانی< /b >، توسط < ب >نشر چشمه< /b > در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این اثر در ۹۱ صفحه، مخاطب را به جهانی از شعر و اندیشه دعوت می کند و به سرعت جایگاه خود را در میان آثار برجسته شعر بلند معاصر ایران تثبیت کرده است. این کتاب با ظرافت خاصی، مرزهای میان شعر، داستان و تاریخ را محو کرده و تجربه ای منحصر به فرد را ارائه می دهد.
درونمایه ها و دغدغه های محوری
درون مایه های «روایت فراموشی» ریشه های عمیقی در فرهنگ و جامعه ایرانی دارند. < ب >فراموشی< /b >، هسته مرکزی این اثر است که در ابعاد فردی، جمعی، تاریخی و فرهنگی مورد واکاوی قرار می گیرد. حیرانی نشان می دهد که چگونه فراموشی، هم می تواند یک مکانیسم دفاعی باشد و هم عاملی برای گسست از هویت و ریشه ها. < ب >تنهایی و اندوه زندگی مدرن شهری< /b >، به ویژه در کلان شهر تهران، دیگر دغدغه مهم شاعر است. او شهر را نه فقط یک فضا، بلکه موجودی زنده و شریک تنهایی های انسان معاصر می بیند.
این کتاب همچنین به < ب >پیوند با تاریخ و اسطوره ایران< /b > می پردازد. شخصیت ها و رویدادهایی چون سیاوش، مصدق، و دوران قاجار، از بستر کهن و تاریخی خود خارج شده و در بستر معاصر بازخوانی می شوند. این بازخوانی، فرصتی برای تأمل در تداوم و گسست های فرهنگی و تاریخی فراهم می آورد. < ب >روایت گری و داستان گویی در قالب شعر< /b >، یکی از نوآوری های اصلی این اثر است که امکان بیان چندلایه ای مفاهیم را فراهم می آورد. در نهایت، < ب >نقد اجتماعی و فلسفی< /b > زیرلایه ای است که در سراسر کتاب جاری بوده و پرسش هایی بنیادین درباره هستی، زمان، و جایگاه انسان در جهان مطرح می کند.
سبک و فرم
سبک و فرم «روایت فراموشی» نشان دهنده جسارت و نوآوری رضا حیرانی است. این اثر یک < ب >شعر بلند< /b > است که از < ب >ساختار اپیزودیک< /b > یا پرده ای بهره می برد؛ این ساختار به شاعر اجازه می دهد تا روایت های متکثر را در بستری واحد اما با گسست ها و پیوندهای معنایی عمیق، به هم ببافد. این ویژگی ها آن را از شعر متداول روز دور کرده و اثری پیشرو می سازد. استفاده از < ب >جریان سیال ذهن< /b >، یکی از کارکردهای اصلی در روایتگری این اثر است که به خواننده امکان ورود به ناخودآگاه شخصیت ها و تجربه های درونی آنها را می دهد.
< ب >چندصدایی و شخصیت پردازی های متفاوت< /b >، به خصوص < ب >«رضا»های متکثر< /b > و < ب >«نقال»< /b >، از دیگر مشخصه های برجسته فرمی کتاب هستند. شاعر با خلق این صداهای گوناگون، ابعاد مختلف هویت و تجربه انسانی را به نمایش می گذارد. < ب >زبان و لحن خاص رضا حیرانی< /b >، تلفیقی از واژگان کهن و نو، تصاویر انتزاعی و ملموس است که به شعر عمق و پیچیدگی می بخشد. او با این ترکیب، پلی میان گذشته و حال ایجاد می کند و زبانی می آفریند که هم آشناست و هم غریب و نو.
ساختار کتاب: از پیش پرده تا ضمایم بیرون از فراموشی
کتاب «روایت فراموشی» با ساختاری منحصر به فرد طراحی شده است که به بهترین شکل، به انتقال مضامین عمیق و لایه های معنایی اثر کمک می کند. این ساختار از یک «پیش پرده» آغاز شده، از «پرده های هفت گانه» عبور می کند و با «ضمایم بیرون از فراموشی» به پایان می رسد. هر بخش کارکردی خاص در پیشبرد روایت و تبیین مفاهیم دارد.
پیش پرده: آغاز زمزمه های فراموشی
«پیش پرده» به مثابه آغازین ترین زمزمه ها، نقش < ب >نقطه آغازین روایت< /b > را ایفا می کند و خواننده را به تدریج وارد فضای کلی اثر می کند. در این بخش، شاعر با لحنی ملایم اما پرمعنا، بستر ذهنی و روانی لازم برای ورود به جهان «فراموشی» را فراهم می آورد. مضامین اولیه نظیر تردید، آغاز یک سفر درونی، و حس مبهمی از از دست دادن در اینجا مطرح می شود که مخاطب را برای مواجهه با ابعاد عمیق تر و پیچیده تر کتاب در پرده های بعدی آماده می سازد. این بخش بیشتر یک مقدمه فلسفی و حسی است تا یک روایت خطی.
پرده های هفت گانه: روایت شهر، تاریخ و انسان معاصر
هفت پرده اصلی کتاب، ستون فقرات «روایت فراموشی» را تشکیل می دهند. هر پرده، اپیزودی مستقل اما مرتبط از این شعر بلند است که با نخی نامرئی از مضمون فراموشی به یکدیگر گره خورده اند. در این پرده ها، رضا حیرانی به شکلی سیال بین زمان ها، مکان ها و شخصیت های مختلف در حرکت است و تجربه های فردی را با رویدادهای تاریخی و اسطوره ای پیوند می زند.
پرده اول: نمایان شدن نقال و تهران
«پرده اول» آغازگر روایت است که با < ب >ورود «نقال»< /b > به عنوان راوی اصلی یا هدایت کننده داستان ها، و < ب >معرفی فضای تهران< /b >، شهر پرهیاهو و در عین حال تنها، همراه می شود. ارتباط نمادین تهران با کوه دماوند، به عنوان نمادی از استواری و هویت، در اینجا برجسته می شود. نقال با حضور خود، یادآور سنت دیرینه روایتگری ایرانی است و زمینه را برای داستان های درهم تنیده ای که قرار است در ادامه بازگو شوند، فراهم می کند. این پرده به مثابه پرده خوانی برای تماشاگرانی است که در انتظار روایت های بعدی هستند.
«گلو صاف کرد نقال و دید که چشم بر پرده چنان دوختم که دماوند بر تهران»
پرده دوم: عشق و آتش در بستر اسطوره
در «پرده دوم»، شاعر به < ب >ارجاعات اسطوره ای< /b > عمیق تری می پردازد. < ب >اسطوره سیاوش< /b >، نماد بی گناهی و آزمون آتش، با مفهوم < ب >عشق و سوزاندن< /b > در هم می آمیزد. این تلفیق، بُعدی تازه به مفهوم رنج و پاکی در بستر روایت می دهد. شاعر با آوردن داستان سیاوش، به دنبال بازخوانی مفاهیم ازلی-ابدی عشق، پاکی و قربانی شدن است و این روایت کهن را به تجربه های معاصر پیوند می زند. این بخش نمونه ای از تلفیق ماهرانه روایت تاریخی، اسطوره ای و شخصی را به نمایش می گذارد.
«نقال گفت: لعنت عشق است که شعله بلند می کند بر این پرده. سیاوش چگونه نسوزد؟
و من چنان محو تماشا که نمی دیدم زبانم در آتش است.»
پرده سوم: نگاهی به گذشته های دورتر و دغدغه های اجتماعی
«پرده سوم» از خط سیر شخصی روایت کمی فاصله می گیرد و < ب >نگاهی به گذشته های دورتر< /b > و < ب >دغدغه های اجتماعی خاص< /b > می اندازد. در این بخش، ممکن است شخصیت های تاریخی یا نمادهایی از ادوار گذشته ایران وارد شوند، اما هدف نه صرفاً روایت تاریخ، بلکه واکاوی تأثیرات آن بر روان جمعی و < ب >حافظه تاریخی< /b > است. این پرده به موضوع فراموشی در مقیاس وسیع تر اجتماعی و میراث های پنهان فرهنگی می پردازد.
پرده چهارم: اوج گیری تنهایی و مواجهه با مفهوم خاصی از فراموشی
«پرده چهارم» با تمرکز بر < ب >اوج گیری تنهایی< /b > و < ب >مواجهه عمیق تر با مفهوم فراموشی< /b >، به سمت ابعاد اگزیستانسیالیستی پیش می رود. در این بخش، شاعر ممکن است به < ب >تنهایی انسان مدرن در کلان شهر< /b >، بی تفاوتی های موجود و دشواری های ارتباط انسانی بپردازد. فراموشی در اینجا نه فقط از دست دادن خاطرات، بلکه نوعی بیگانگی از خود و جهان پیرامون است که بر زندگی شهری سایه افکنده است.
پرده پنجم: روایت زندگی زنان قاجار و نقاط عطف تاریخی
«پرده پنجم» به طور مشخص به < ب >بررسی زندگی زنان قاجار< /b > و < ب >نقاط عطف تاریخی< /b > مرتبط با آنها می پردازد. در این بخش، حیرانی سعی دارد به صدای زنانی که شاید در تاریخ رسمی کمتر شنیده شده اند، تریبون بدهد. او از خلال زندگی این زنان، به وضعیت اجتماعی و فرهنگی یک دوران خاص اشاره می کند و نشان می دهد چگونه بخش هایی از تاریخ و هویت جمعی، ممکن است دچار فراموشی شوند یا به گونه ای نادرست روایت گردند.
پرده ششم: رویدادهای کلیدی و ورود مصدق
«پرده ششم» یکی از پرده های سیاسی و تاریخی تر کتاب است که به < ب >رویدادهای کلیدی< /b > دوران معاصر ایران، به ویژه < ب >ورود مصدق< /b > و < ب >اشاره به حمام فین< /b > می پردازد. این بخش، نمادی از خیانت و از دست رفتن امیدهاست و به وقایع تاریخی مهمی اشاره دارد که < ب >تأثیر عمیقی بر حافظه جمعی ایرانیان< /b > گذاشته اند. حمام فین، نمادی از سرنوشت تلخ شخصیت های تاریخی، در اینجا به بستری برای تأمل در سرنوشت ملت تبدیل می شود.
پرده هفتم: جمع بندی مضامین و نقطه اوج شاعرانه
«پرده هفتم» به < ب >پایان روایت اصلی< /b > و < ب >جمع بندی مضامین مطرح شده< /b > در پرده های قبلی اختصاص دارد. این بخش به نوعی < ب >نقطه اوج یا نتیجه گیری شاعرانه< /b > اثر محسوب می شود. در اینجا، تاروپودهای روایت به هم می رسند و شاعر با لحنی تأمل برانگیز، نگاهی نهایی به مفاهیم فراموشی، تاریخ، شهر و تنهایی می اندازد. پایان این پرده، در عین حال که جمع بندی است، فضایی برای پرسش های بی پاسخ و تأملات عمیق تر باقی می گذارد.
ویژگی های مشترک پرده ها
در تمامی این پرده ها، یک < ب >حرکت سیال بین شعر و داستان< /b > مشاهده می شود. شاعر آزادانه از شعر به روایت و بالعکس می رود، بدون آنکه خواننده را دچار گسست کند. < ب >تغییر مداوم راوی< /b > و < ب >بازتاب دغدغه های اجتماعی در قالب روایات شخصی< /b >، از دیگر ویژگی های مشترکی است که به این پرده ها عمق و غنا می بخشد. این شیوه نگارش، به حیرانی این امکان را می دهد که از زاویه های دید مختلف به موضوع فراموشی بپردازد.
ضمایم بیرون از فراموشی: تکمله ها و گسست ها
بخش «ضمایم بیرون از فراموشی» که شامل زیربخش هایی مانند < ب >«سردخانه»، «سینِ سکته بر سفره» و «رموز بر سنگ سفید»< /b > است، کارکردی دوگانه دارد. این ضمایم می توانند < ب >تکمیل کننده< /b > روایت اصلی باشند، < ب >لایه های جدید معنایی< /b > به آن اضافه کنند، یا حتی یک < ب >گسست تعمدی< /b > از جریان اصلی روایت ایجاد کنند. در این بخش ها، شاعر ممکن است با لحنی متفاوت یا از زاویه ای دیگر، به مضامین اصلی کتاب بازگردد یا آن ها را بسط دهد. این ضمایم، فضایی برای تأملات نهایی و پایان بندی های نامنتظره فراهم می آورند که مفهوم فراموشی را به شکلی متفاوت به چالش می کشد.
شخصیت پردازی و نقش راویان: صدای های متکثر در روایت فراموشی
یکی از برجسته ترین ویژگی های «روایت فراموشی»، تنوع صداها و روایانی است که داستان را پیش می برند. این چندصدایی، به اثر عمق و پیچیدگی خاصی بخشیده و آن را از تک گویی های رایج در شعر معاصر متمایز می کند.
«رضا»های متکثر
در این کتاب، شاعر به جای یک «من» واحد، از < ب >«رضا»های متکثر< /b > برای روایت استفاده می کند. این مفهوم چندگانگی شخصیت شاعر، بازتابی از ابعاد مختلف هویتی انسان معاصر است که در مواجهه با فراموشی و تاریخ، دچار تکه تکه شدن می شود. هر «رضا» می تواند جنبه ای متفاوت از شخصیت، تجربه یا دیدگاه شاعر را نمایندگی کند و به خواننده این امکان را می دهد تا از زوایای گوناگون به مفاهیم اثر بنگرد. این شیوه، پیچیدگی های ذهنی و روانی شخصیت را بیش از پیش آشکار می سازد.
نقال
< ب >«نقال»< /b > در «روایت فراموشی»، نقشی کلیدی به عنوان < ب >راوی اصلی و پیونددهنده روایت ها< /b > ایفا می کند. این شخصیت، ریشه ای عمیق در فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی ایران دارد و یادآور سنت دیرینه < ب >پرده خوانی< /b > و قصه گویی است. نقال با حضور خود، نوعی از آیین گرایی را به متن می آورد و به شکلی هنرمندانه، گسست های زمانی و مکانی را به هم پیوند می زند. او با تسلط بر کلام و بیان شاعرانه، داستان های متفاوتی را در کنار هم قرار می دهد و به آنها انسجام می بخشد.
دانای کل و مونولوگ ها
علاوه بر «رضا»ها و «نقال»، لحظاتی در کتاب وجود دارد که < ب >صدای دانای کل< /b > وارد می شود و رویدادها را از منظری جامع تر و فراگیرتر شرح می دهد. این صدای دانای کل، به مثابه ندای شاعر است که از بالای زمان و مکان به وقایع می نگرد و تحلیل های عمیق تری را ارائه می کند. همچنین، < ب >مونولوگ ها< /b > یا تک گویی های درونی شخصیت ها، فرصتی برای بیان مستقیم احساسات، افکار و دغدغه های آنها فراهم می آورد و خواننده را به لایه های پنهان روان آنها نزدیک تر می سازد.
تم ها و نمادهای کلیدی در «روایت فراموشی»
«روایت فراموشی» با مجموعه ای غنی از تم ها و نمادها درهم تنیده شده که به آن عمق و پیچیدگی می بخشد. هر یک از این عناصر، لایه ای جدید به معنای کلی اثر اضافه می کنند و خواننده را به تأمل وامی دارند.
فراموشی
همانطور که از عنوان کتاب پیداست، < ب >فراموشی< /b > تم مرکزی اثر است. حیرانی به انواع مختلف فراموشی می پردازد: < ب >فراموشی فردی< /b > که به از دست دادن خاطرات شخصی اشاره دارد؛ < ب >فراموشی تاریخی< /b > که به نادیده گرفتن یا تحریف وقایع گذشته مربوط می شود؛ و < ب >فراموشی جمعی< /b > که به کمرنگ شدن هویت و فرهنگ یک جامعه اشاره دارد. این مفهوم، نه فقط به عنوان یک پدیده، بلکه به مثابه یک نیروی فعال در زندگی انسان معاصر به تصویر کشیده می شود.
تهران
< ب >تهران< /b > در این کتاب، فراتر از یک مکان جغرافیایی است. این شهر به عنوان < ب >یک موجود زنده< /b >، یک شخصیت مستقل و < ب >بستر اصلی روایت< /b > عمل می کند. تهران، با تمام تناقضات، زیبایی ها و زشتی هایش، نمادی از زندگی مدرن و تنهایی های آن است. شاعر با توصیفات دقیق و احساسی خود، روح شهر را به تصویر می کشد و آن را به آینه ای برای بازتاب دغدغه های انسان معاصر تبدیل می کند.
اسطوره و تاریخ
< ب >اسطوره و تاریخ< /b > در «روایت فراموشی»، نه به شکل بازگویی صرف، بلکه به شیوه < ب >بازخوانی< /b > و < ب >تفسیر مجدد< /b > حضور دارند. داستان سیاوش، شخصیت های تاریخی مانند مصدق و دوران قاجار، از بستر خود خارج شده و در قالب استعاره های مدرن، به مسائل امروز جامعه پیوند می خورند. این بینامتنیت تاریخی و اسطوره ای، به خواننده کمک می کند تا گذشته را از دریچه ای تازه ببیند و تأثیر آن را بر حال درک کند.
عشق و تنهایی
مفاهیم < ب >عشق و تنهایی< /b > به شکلی عمیق و پرچالش در بستر زندگی مدرن تجلی می یابند. عشق در این شعر می تواند عاملی برای رهایی یا دردی فراموش نشدنی باشد و تنهایی، نه فقط یک وضعیت، بلکه جزئی جدایی ناپذیر از هستی انسان معاصر، به ویژه در شهر شلوغ و بی تفاوت، به تصویر کشیده می شود. این دو مفهوم به شکلی پیچیده با تم فراموشی گره خورده اند.
جنون و انتزاع
< ب >جنون و انتزاع< /b >، ابزارهایی هستند که شاعر برای < ب >بیان دیدگاه های بدیع< /b > و فراتر از واقعیت معمول، از آنها بهره می برد. لحظاتی از جنون در روایت، به شکستن قواعد منطقی و ورود به دنیای ناخودآگاه کمک می کند و تصاویر انتزاعی، به خواننده اجازه می دهند تا فراتر از معنای تحت اللفظی، به تأویل و تفسیر شعر بپردازد. این عناصر، به اثر لایه ای از راز و رمز می افزایند.
نگاهی به سبک و زبان رضا حیرانی در این اثر
رضا حیرانی در «روایت فراموشی» < ب >نوآوری و جسارت< /b > خود را در استفاده از زبان و فرم به اوج رسانده است. او با < ب >ترکیب واژگان کهن و نو< /b >، < ب >تصاویر انتزاعی و ملموس< /b >، زبانی منحصر به فرد خلق کرده است که هم ریشه دار و اصیل است و هم مدرن و پیشرو. این تلفیق، به شعر او هویتی خاص می بخشد که در شعر معاصر کمتر دیده می شود.
استفاده از < ب >تکنیک های ادبی نوین< /b > مانند < ب >بینامتنیت (اینترتکستوال)< /b >، یکی از مشخصه های اصلی سبک حیرانی است. او به طور مداوم به متون، اسطوره ها و وقایع تاریخی دیگر ارجاع می دهد و این ارجاعات، لایه های معنایی اثر را غنی تر می کنند. این تکنیک، خواننده را به مشارکت فعال در فرآیند معناسازی دعوت می کند و تجربه خوانش را چندوجهی می سازد.
مقایسه «روایت فراموشی» با آثار دیگر رضا حیرانی، مانند < ب >«جن ام جماعت بسم ا…»< /b > و < ب >«چندرضایی»< /b >، نشان دهنده < ب >تکامل و تمایز< /b > این اثر است. در حالی که در آثار قبلی نیز شاهد گرایش به شعر بلند و چندصدایی بودیم، «روایت فراموشی» به لحاظ ساختار، عمق مضمونی و پرداخت هنری به اوج رسیده است. در این کتاب، دغدغه های شخصی شاعر با دغدغه های اجتماعی و تاریخی درهم تنیده شده و به یک روایت کلان تر و جهان شمول تر تبدیل می شود. این اثر، گامی مهم در مسیر ادبی حیرانی به شمار می رود.
چرا باید «روایت فراموشی» را خواند؟
کتاب «روایت فراموشی» اثری نیست که به سادگی از کنار آن بتوان عبور کرد. این کتاب نه تنها به دلیل < ب >ارزش هنری و فکری< /b > والای خود، بلکه به خاطر رویکرد جسورانه و نوآورانه اش در شعر معاصر فارسی، شایسته خواندن است. رضا حیرانی در این اثر، به گونه ای از زبان و ساختار استفاده می کند که هم < ب >تجربه ای عمیق از ادبیات< /b > را فراهم می آورد و هم خواننده را به < ب >تأمل در هویت و حافظه جمعی< /b > خود وامی دارد.
این کتاب به مخاطبانی که از < ب >چالش های فکری و فرمی در شعر< /b > استقبال می کنند، توصیه می شود. اگر به دنبال اثری هستید که فراتر از لذت صرف ادبی، شما را به کندوکاو در مفاهیم پیچیده انسانی، تاریخی و اجتماعی ببرد، «روایت فراموشی» انتخابی بی نظیر است. مطالعه کامل این کتاب، شما را با لایه های پنهان و آشکار یک ذهن خلاق آشنا می سازد و دیدگاهی تازه نسبت به شعر بلند و جایگاه آن در ادبیات معاصر ایران ارائه می دهد. این اثر، دعوتی است به کشف و درک عمیق تر از خود و جهانی که در آن زندگی می کنیم.
درباره نویسنده: رضا حیرانی
< ب >رضا حیرانی< /b >، شاعری نوآور و تأثیرگذار در ادبیات معاصر ایران است. او در < ب >۶ آذر ۱۳۵۶ در تهران< /b > به دنیا آمد و از همان سال های جوانی، دغدغه های ادبی خود را دنبال کرد. اولین سروده های حیرانی در سال ۱۳۷۷ در مطبوعات منتشر شد و نوید ظهور صدایی تازه در شعر فارسی را داد. اولین مجموعه ی شعر او با نام < ب >«تلخ لطفاً»< /b > راهی بازار نشر شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
حیرانی عضو < ب >کانون نویسندگان ایران< /b > است و فعالیت های ادبی گسترده ای در زمینه شعر و نقد ادبی دارد. او در سال ۱۳۸۸ به دلیل نوآوری ها و عمق آثارش، < ب >جایزه نیما< /b > را کسب کرد که نشان دهنده اهمیت و اعتبار او در محافل ادبی است. از دیگر آثار مهم این شاعر می توان به مجموعه های < ب >«جن ام جماعت بسم ا…»< /b > و < ب >«چندرضایی»< /b > اشاره کرد که هر دو با استقبال گسترده ای مواجه شدند و نقش او را در پیشبرد شعر بلند و روایی تثبیت کردند. آثار حیرانی همواره با نگاهی تازه به زبان، فرم و محتوا، خواننده را به چالش می کشد و افق های جدیدی را در شعر معاصر ایران می گشاید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم | رضا حیرانی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب روایت فراموشی: یک شعر بلند و ضمایم | رضا حیرانی"، کلیک کنید.