شکست بزرگ مکتب لیبرالیسم کلاسیک و نئوکلاسیک از الگوی توسعه حمایت گرای چین/ نئوکلاسیک ها در بحران ها کینزینی عمل می کنند

فروزان آصف نخعی: یکی از دلایلی تکراری در باره ضمانت موفقیت مکتب لیبرالیسم را لودویک فون میزس در کتاب لیبرالیسم مطرح کرده و کماکان در بیان لیبرال ها و نئولیبرال های وطنی نیز تکرار می شود و آن این که لیبرالیسم در حوزه اقتصاد دارای آن موقعیت نشده تا بتواند به طور کامل اجرا شود. اکنون هم با تعرفه های ترامپ برخی معتقدند این تعرفه ها قطعاً ضربه ای جدی به این مکتب وارد کرده و منجر به افول سلطه این مکتب در عرصه سیاست گذاری اقتصادی جهانی شده است. لیبرالیسم کلاسیک بر تجارت آزاد کاهش موانع تجاری (مانند تعرفه ها) و عدم مداخله دولت در اقتصاد تاکید دارد. تعرفه های ترامپ مستقیماً این اصول را نقض کردند. تعرفه ها ابزاری حمایتی هستند که هدف آن ها محافظت از صنایع داخلی در برابر رقابت خارجی است. این رویکرد در تضاد کامل با اصل رقابت آزاد و تخصصی شدن بر اساس مزیت نسبی در لیبرالیسم کلاسیک قرار داشته اعمال تعرفه های ناگهانی و بعضاً غیرمنتظره توسط ترامپ عدم اطمینان را در اقتصاد جهانی افزایش می دهد و به زنجیره های تامین بین المللی آسیب می رساند که با دیدگاه اقتصاد باز و قابل پیش بینی لیبرالیسم کلاسیک سازگار نیست.

شکست بزرگ مکتب لیبرالیسم کلاسیک و نئوکلاسیک از الگوی توسعه حمایت گرای چین/ نئوکلاسیک ها در بحران ها کینزینی عمل می کنند

از این رو تعرفه های ترامپ نشان دهنده یک چرخش مهم در سیاست تجاری ایالات متحده و چالشی جدی برای مکتب لیبرالیسم کلاسیک و به ویژه هواداران آن در ایران است. اقدامات ترامپ همراه با ظهور رویکردهای حمایت گرایانه در دیگر کشورها نشان می دهد که دوران سلطه بی چون وچرای لیبرالیسم کلاسیک به عنوان الگوی سیاست گذاری اقتصادی به پایان رسیده است. هرچند برخی معتقدند لیبرالیسم کلاسیک شاید دچار یک بحران جدی شده و نفوذ آن کاهش یافته باشد اما لزوماً “مرده” تلقی نمی شود و همچنان به عنوان یک نیروی فکری در مباحثات اقتصادی حضور دارد. با این همه به نظر می رسد به نظر می رسد جهان به سمت نوعی پلورالیسم اقتصادی حرکت می کند که در آن ترکیبی از سیاست های بازار آزاد و مداخله دولتی بسته به شرایط و اولویت های هر کشور به کار گرفته می شود.

این موضوع در سخنان دکتر زهرا کریمی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه مازندران نیز به چشم می خورد. کریمی مترجم چندین جلد کتاب از جمله در حوزه چین است و یکی از این کتاب ها با عنوان «چین چگونه از شوک درمانی گریخت» به موضوع نحوه حل مساله یارانه ها در چین می پردازد. البته کریمی کتاب دیگری هم با عنوان «تلاش برای نجات اقتصاد شوروی» ترجمه کرده که به موضوع شکست اصلاحات اقتصادی در شوروی پرداخته و این که چرا اقتصاد چین زمینه شکوفایی را طی کرد و به کارگاه جهانی اشتغال و تولید تبدیل شد اما در شوروی روند سقوط و فروپاشی طی شد.  

دولت چین حوزه های فرماندهی کلان اقتصاد را به بخش خصوصی واگذار نکرد

 او در گفت و گویی که فیلم آن در یوتیوب منتشر شده می گوید: « از ابتدا چین با یک اقتصاد برنامه ریزی شده دولتی با احتیاط وارد بازار شد. ولی هیچوقت دولت چین ارتفاعات فرماندهی را به بازار واگذار نکرد. این رویه همچنان وجود دارد. برای مثال مشاهده می کنید آمریکایی هایی که دنبال بهانه هستندکه جلوی رشد چین را بگیرند به قول هاجون چانگ بهانه شان این است که بسیاری از صنایع بزرگ چین مورد حمایت دولت هستند. برای مثال حوزه تحقیق و توسعه چین کاملا دولتی است. یا افرادی مانند هووایی درست است که در بخش خصوصی قرار دارند ولی بسیاری چون او از نظامیان چین بودند که برای دوره هایی که سرمایه گذاری می کردند مورد حمایت های جدی دولت بودند.» 

این استاد دانشگاه مازندران با تاکید بر این که «همه بانک های بزرگ چینی دولتی هستند» می گوید: « این گونه نیست که بخش خصوصی در چین همه حوزه ها را به زیر نظر خودش برده باشد. همان طور که گفتم بزرگترین بانک های چین دولتی هستند و بزرگترین بانک های جهان هم بانک های چینی هستند که در سراسر کشورهای صنعتی شعبه دارند. همزمان شعبه های بانک های خارجی هم در چین فعال هستند  ولی این گونه نبوده بتوانند اقتصاد چین را ببلعند. زیرا نظام بانکداری دولتی چین به صورت قدرتمندی عمل می کند.» 

کریمی می افزاید: «بنابراین دولت چین زمینه را برای بخش خصوصی فراهم کرده ولی کنترل های جدی ای را نیز اعمال کرده است. این کنترل ها به ویژه در بخش مسکن که بخش بسیار بزرگ و پر مسئله ای است به طور کامل اعمال می شود.  برای مثال زمین در چین همچنان دولتی است و ثروتمندان چینی نمی توانند ویلا داشته باشند. گفته می شود پنت هاوس  ۸۰۰ متری در آپارتمان ها دارند ولی نمی توانند ویلا داشته باشند. بنابر این چین به خوبی در عرصه هایی که حساس است با اقتدار تمام کنترل ها را به نفع منافع ملی و مردمش اعمال می کند. این کنترل ها در حوزه صنایع پیشرفته نیز مشاهده می شود.» 

دکتر زهرا کریمی استاد دانشگاه مازندران

دولت توسعه گرا چین؛ هدایت سرمایه گذاری به سوی بخش های توسعه نیافته 

این استاد دانشگاه مازندران با تاکید بر این که «به طور قطع بدون وجود یک دولت توسعه گرا چنین طرح هایی پیش نمی رود» در ادامه می گوید: « دولت چین تصمیماتی اساسی برای ایجاد بخش خصوصی متناسب گرفت و همچنان فضای سیاسی را کماکان در انحصار خود دارد ولی در حوزه اقتصادی بخش خصوصی فعالیت می کند. برای مثال شرکت های بزرگ آلمانی مانند فولکس واگن تولیدات خود را در چین انجام می دهد و ارتباط بسیار نزدیکی نیز با دولت چین دارد.  دولت چین بر این بخش از صنایع نظارت دارد و امتیازهایی که ارائه می دهد و برنامه ریزی هایی که به عمل می آورد برروی این است که سرمایه ها به کدام سو هدایت بشوند.» 

او می افزاید: «در حال حاضر مناطق آزاد اقتصادی مانند شنزن وشهرهای ساحلی دیگر اشباع شده اند. بنابراین در این بخش ها هیچ امتیازی وجود ندارد تا کسی بخواهد در آن ها سرمایه گذاری بکند. از این رو دولت توسعه گرا سرمایه گذاری ها را به بخش های عقب افتاده تر چین هدایت می کند. در چنین محل هایی است که شاهد امتیازها و معافیت مالیاتی هستیم. همچنین در چنین مناطقی زمین ارزان تر برای واگذاری نیز وجود دارد. بنابراین نقش دولت تعیین کننده است. از این منظر این که اقتصاد را به دست بازار بسپارید آن هم درست در شرایطی که بخش خصوصی قدرت چندانی ندارد احتمالا به شکل گیری و قدرت گرفتن مافیا منتهی می شود. همان چیزی که در اتحادجماهیر شوروی بعد از فروپاشی دیده شد. یعنی با شوک درمانی همه چیز را به دست اقتصاد بازار سپرد مافیا قدرت گرفت. و هنوز هم نتوانسته از زیر بار مشکلات آن بیرون بیاید.روی این بحث استگلیتز مطالعات بسیار زیادی انجام داده است.»

حمایت های بزرگ مالی بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸؛ رشد توسعه حمایتی 

زهرا کریمی استاد دانشگاه مازندران در ادامه به ناتوانی مکتب لیبرالیسم و نولیبرالیسم در حل بحران مالی ۲۰۰۸ اشاره می کند و می گوید: «با یک نگاه اجمالی متوجه می شویم بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ همه دنبال آن بودند با سازوکار بازار و بازارهای مالی بهینه و … نجات پیدا بکند اما به زودی معلوم شد بدون مداخله عظیم دولت چنین امری امکان پذیر نیست پول پاشی وحشتناک و حمایت بسیار عظیمی صورت گرفت.  و بعد از آن هم اقتصاد وارد کرونا شد و باز هم با حمایت های عظیم توانست مشکلاتش را حل کند. همیشه می گویند اقتصاددانان نئوکلاسیک در بحران ها همه کینزینی عمل و نقش دولت را خیلی برجسته می کنند.» 

مترجم کتاب «چین چگونه از شوک درمانی گریخت» می گوید: «همه منتظر هستند در پارادایم اقتصاد بازار محور تحول جدی صورت بگیرد. در همه کشورهای صنعتی مردم به اقتصاد حمایت گراها به اقتصادی که دیگر خیلی آزاد نیست رای می دهند. یکی از وعده های موثر ترامپ برای انتخابات جلوگیری از صادرات چین به این کشور بوده است. در صورتی که این ها اقتصاد بازار و اقتصاد لسه فر بوده اند؛ یعنی اقتصاد جهان آزاد همه را منتفع می کند. اما چه شد؟ الآن دارند جلوی اقتصاد آزاد را می گیرند. این موضوع تنها در آمریکا رخ نداده است. در اروپا هم احزابی که می خواهند از اقتصاد داخلی حمایت کنند دارند رشد می کنند.» 

این استاد دانشگاه با تاکید بر این که «در شرایط کنونی تنها کشور چین نیست دارای اقتصاد حمایتی است» گفت: «بحث های بسیار جدی مطرح شده آمریکا به کانادا می گوید اگر می خواهید با ما اقتصاد باز داشته باشید باید یکی از ایالت های جدید آمریکا بشوید به عبارت دیگر منافع را برای آمریکا می خواهد. حال اگر کانادا یکی از ایالت های آمریکا نشود باید تعرفه های خیلی سنگنین بپردازد. ترامپ همین الگو را برای مکزیکی ها هم مطرح می کند. او می گوید  مکزیکی ها و کانادایی ها آشغال هایشان را به کشور ما می فرستند پس باید تعرفه های بالا بدهند.» 

او افزود: «بنابراین به نظر می رسد که آن اقتصاد بازار لسه فر مبتنی بر آزادی تحرک سرمایه و کاهش تعرفه ها که سازمان تجارت جهانی بر روی آن ها تاکید می کند همه زیر سوال رفته است. به نظر من ما در یک دوره گذر خیلی جدی در عرصه اقتصاد و توسعه هستیم که ضرورتا و حتما نقش دولت افزایش خواهد یافت. نه این که به طور کامل بازار را کنار بگذارند. بلکه تجربه جهان از جمله چین نشان می دهد آن چیزی که موفقیت اقتصادی ایجاد می کند ترکیبی از اقتصاد دولت و بازار است. البته در این باره نقشه نظارتی جامعه مدنی نیز مهم است. بنابراین با توجه به الگوی توسعه چینی داریم به سمت نقش هدایت دولت در اقتصاد حرکت می کنیم.» 

بیشتر بخوانید:
تجربه توسعه اقتصادی ایزابلا وبر برای ایران / هوشیاری پکن در توسعه؛ چین مانند شوروی فرونپاشید؟ / چین چگونه از راه حل شوک درمانی گریخت؟
جواد طباطبایی: ایران تنها کشور دارای بنیه فرهنگی ایجاد رنسانس در منطقه است / فرهنگ “جدید در قدیم” ایرانیان عامل احیای تمدنی ایرانیان
اقتصاد در اختیار کسانی است که به نهادهای حاکم پاسخگو نیستند / بازی با آتش در شرایط عادی نیستیم / چرا از توسعه موفق در دنیا درس نمی گیریم؟

216216

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شکست بزرگ مکتب لیبرالیسم کلاسیک و نئوکلاسیک از الگوی توسعه حمایت گرای چین/ نئوکلاسیک ها در بحران ها کینزینی عمل می کنند" هستید؟ با کلیک بر روی اقتصادی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شکست بزرگ مکتب لیبرالیسم کلاسیک و نئوکلاسیک از الگوی توسعه حمایت گرای چین/ نئوکلاسیک ها در بحران ها کینزینی عمل می کنند"، کلیک کنید.